دوباره خلوت تنهائی و خیال شما
منو ترانه روئیایی وصال شما
هماره در دلم انگار نقش می بندد
دو چشم روشن خندان و بی مثال شما
اگرچه خاطرم از روزگار رنجور است
دوباره جان به دلم داده شور و حال شما
کجا رسم من بی دست و پا به پای شما
حقیقت من و افسانه محال شما ؟
جواب مسئاله انتظار مجهول است
چقدر فاصله مانده به احتمال شما ؟
تمام بهره ام از روزگار این شعر است
به رسم پیش کش این یادگار مال شما
تاریخ : شنبه 95/9/20 | 2:51 عصر | نویسنده : احسان کوشکی | نظر